کد مطلب:234786 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:243

حضور قلب
از امام هشتم پرسیدند ادب نماز چیست؟ حضرت فرمود: «حضور القلب و افراغ الجوارح و ذل المقام بین یدی الله تبارك و تعالی و یجعل الجنة عن یمینه و النار یراها عن یساره و الصراط بین یدیه و الله امامه؛ [1] .

ادب نماز این است كه نماز را با حضور قلب و فراغت اعضا و جوارح از هر كاری، به جای آوری و با ذلت در مقابل خداوند بایستی و بهشت را در طرف راست خود ببینی و آتش را در طرف چپ و صراط را پیش رو و خداوند را در مقابل».

در تعریف حضور قلب آمده است:

«مقصود از حضور قلب، این است كه قلب در هنگام نماز، نزد نماز باشد، نه مشغول به امر دیگری كه او را از نماز، غافل می كند و همین مقدار كه نمازگزار قلبش، متوجه ظاهر احوال و اقوال نماز



[ صفحه 131]



باشد، در تحقیق حضور قلب، كافی است». [2] .

صاحب كتاب «الاخلاق» نیز می گوید:

«منظور از حضور قلب این است كه قلب انسان، از غیر نماز خالی باشد و گفتار و كردار انسان، در آن با هم مقرون بوده و فكر در غیر آنها غوطه نخورد. پس هرگاه فكر انسان از غیر نماز فارغ شود و یا نماز در قلب بماند و انسان از آن غافل نباشد، حضور قلب حاصل شده است». [3] .

دل انسان، مانند قلعه ای محكم است و شیطان چون دشمن مهاجم، تلاش می كند وارد این قلعه شده و آن را تصاحب كند.

حفظ و حراست از این قلعه، جز با نگه داری از درهای ورودی آن، امكان پذیر نیست. برای حفاظت قلعه، باید همه ی درهای ورودی و راه های نفوذی آن، به خوبی شناخته شود. چیزی كه همه ی راه های نفوذ شیطان در قلعه ی دل را می بندد، توجه به خدا و روی آوردن به درگاه حضرت احدیت است.

البته مجرد تلفظ به ذكر الهی، انسان را از وسوسه ی شیطان حفظ نمی كند؛ بلكه لازم است قلب انسان به وسیله ی تقوا آراسته گردد و از صفات نكوهیده، پیراسته باشد كه صفات نكوهیده تورهای شیطان



[ صفحه 132]



و جنود ابلیس است.

آن گاه نمازگزار باید در عبادت های خویش نیك بیندیشد، به خصوص در بهترین آن كه عبارت است از نماز.

شهید ثانی خطاب به نمازگزار می فرماید: «خوب مراقب دل خویش باش. هنگامی كه مشغول نماز هستی، چگونه شیطان دلت را می رباید و به كوچه و بازار می برد و در پیرامون معاملات مردم و پاسخ مخالفان و مسائل دیگر به اندیشیدن وا می دارد. یك مرتبه می بینی كه در بیابان ها حركت می كنی، از مهلكه ها و مخاطره ها، خودت را می رهانی و مسائل بی اعتباری كه هرگز در غیر نماز، توجهی به آن نداری، بر تو فشار نمی آورد و این افكار را به تو، عرضه نمی دارد». [4] .

نماز، عرض حاجت و بیان شكایت به حضرت دوست است.

نماز، ورود در جرگه ی اهل كرامت و خروج از قبیله ی دنائت است.

نماز، آمادگی برای شهودی عارفانه و حضوری خالصانه است.

نماز، بیت الحرام عشق و عرفات مهر است.

نماز، اولین و آخرین وادی معراج و تعالی است.

نماز، مدینه ی نوریان و سرای پاكان است.



[ صفحه 133]



نماز، شقایق هدایت و لاله ی عنایت است.

نماز، میعاد رویش و میقات شكفتن است.

نماز، سفارش محبوب و خواسته ی معبود است.

نماز، اجازه ی تشرف و پروانه ی تقرب است.

گفتنی است كه قیام با ادای حقوق نماز، جز از ارباب قلوب متصور نشود؛ زیرا كه حقیقت و روح و قلب نماز، راز و نیاز با حضرت احدیت و مناجات با رب الارباب و حضرت صمدیت است (المصلی یناجی ربه و لو علم المصلی من یناجی ما التفت) [5] .

و ركوع و سجود و تشهد و تكبیر و تسلیم و اذكار، صورت ظاهری نماز می باشد و به همین سبب است كه فرموده اند: «از نماز آن مقدارش مقبول واقع می شود كه نمازگزار در حین انجام و تكلم به آن، قلبش، متوجه معانی آن باشد».

حضرت امام رضا علیه السلام فرموده اند: «ان الصلاة افضل العبادة لله و هی احسن صورة خلقها الله، فمن اداها بكمالها و تمامها فقد ادی واجب حقها و من تهاون فیها ضرب بها وجهه؛ [6] .

همانا نماز بهترین شیوه ی بندگی خدا است و آن زیباترین شكلی است كه خداوند آن را آفریده؛ پس كسی كه به طور كامل و تمام آن را به جا آورد، حق واجب آن را ادا كرده است و



[ صفحه 134]



كسی كه در انجام كوتاهی كند، خداآن را به صورتش می زند».

حضرت رسول صلی الله علیه و آله نیز فرموده اند: «الصلاة میزان من و فی استوفی؛ [7] .

نماز میزان و الگو است، هر كس همه ی آداب و شرایط آن را به طور شایسته رعایت كند، اجر و پاداش كاملی دریافت خواهد كرد».

و مهم ترین حق آن، رعایت حضور قلب و توجه به معانی و مفاهیم نماز است.

نمازگزار، بایستی همواره خود را در محضر خداوند متعال مشاهده كند (بین یدی الله تبارك و تعالی).

و از پریشانی حواس و افكار غیر الهی بپرهیزد.

نمازگزار، باید حریم اوامر الهی را بسیار بزرگ بشمارد و از عظمت پروردگار خویش خائف بوده و به رحمت واسعه ی پروردگار امید داشته باشد. او هنگامی كه برای نماز ایستاده و به محل سجده چشم دوخته است، باید در ذهن خود مجسم كند كه در برابر خدای قادر متعال ایستاده كه او را می بیند و به آنچه دراعماق دلش می گذرد آگاه است.

حضرت امام رضا علیه السلام در فرازهای سخنانش توجه به این چند نكته را در امر حضور قلب برای هر نمازگزاری ضروری دانسته اند:



[ صفحه 135]



1 - نماز را با حضور قلب و فراغت اعضا و جوارح از هر كاری به جای آورد.

2 - با ذلت در برابر خداوند بایستد.

3 - بهشت را در طرف راست خود ببیند.

4 - آتش دوزخ را در طرف چپ خود ببیند.

5 - صراط را در پیش روی خود قرار دهد.

6 - خداوند را در مقابل خود مشاهده كند.

حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرموده است: «عبادت كن خدای تعالی را، چنان كه گویی او را می بینی و اگر و او را نمی بینی، او تو را می بیند». [8] .

هم چنین نمازگزار باید متوجه باشد كه توجه به خدا، منحصرا باید با قلب او باشد و درونش متوجه حضرت احدیت باشد؛ اما سر و صورت او آینه ی دل و تابع و پیرو آن است و توجه سر و صورت، به تنهایی ارزش ندارد.

بنده ای كه دامن خدمت به كمر بسته است در برابر سید و مولای خود ایستاده است، چگونه ممكن است از او روی بر تابد و افكارش را در غیر آنچه مولا می خواهد به كار اندازد؟ بی گمان چنین كاری، موجب محرومیت او از توفیق بندگی خواهد بود؛ كجا رسد كه آن مولی خدای قادر متعال باشد كه او را آفریده و همه ی



[ صفحه 136]



مقدراتش را تقدیر نموده است. در حدیث آمده است:

«ان الله لا ینظر الی صوركم ولكن ینظر الی قلوبكم؛ [9] .

خدای متعال هرگز به صورت های شما نگاه نمی كند؛ بلكه به دل های شما نگاه می كند».

حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام نقل فرموده اند: «ان رجلا من اصحاب علی علیه السلام یقال له قیس كان یصلی، فلما صلی ركعة اقبل اسود، فصار فی موضع السجود فلما نحی جبینه عن موضعه، تطوق الاسود فی عنقه ثم انساب فی قمیصه؛ [10] .

مردی از اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام بود به نام «قیس»، هنگامی كه مشغول نماز شد، در ركعت اول مار سیاهی آمد و در موضع سجده ی قیس قرار گرفت، او با بی توجهی كامل به ركوع و سجود رفت، وقتی پیشانی برداشت، مار به گردن او پیچید،سپس وارد پیراهن او شد؛ ولی به نمازش ادامه داد و از مار هم آسیبی به او نرسید».

سپس حضرت رضا علیه السلام قضیه ای را كه برای خودشان رخ داده بود، نقل كرد و فرمود: «من روزی در فرع بودم (زمینی واقع در ما بین مكه و مدینه) وقت نماز فرارسید، پس پیاده شدم و به سوی بوته ی ثمامه رفتم (در بیابان عربستان گاهی بوته هایی به قد یك درخت وجود دارد كه از سایه ی شان به خوبی می توان استفاده كرد). همین كه به نماز ایستادم و ركعتی خواندم، یك افعی نزدیك من



[ صفحه 137]



آمد و در كنارم قرار گرفت و من متوجه نماز شدم و از آن نكاستم و كم نكردم. افعی به من نزدیك شد و سپس به طرف بوته برگشت. وقتی از نماز فارغ شدم، در حالی كه دعا و تعقیباتم را نیز تخفیف نداده بودم، بعضی از یارانم را كه همراهم بودند، فراخواندم و گفتم: پشت سر شما زیر بوته افعی است». پس او را كشتند. آن گاه امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمود: «هر كس از غیر خدا نترسد خداوند او را كفایت می نماید». [11] .



كی نماز، آمد نماز بی حضور

كی نماز آمد نماز بی خطور



گر حضوری پس تو مملوی ز نور

هم تو را، معراج و هم احرام حور



حبذا زین قرب و هم از این مقام

حبذا زین عرش و هم طور و كلام



كن تو روشن، موسی از بیضای دست

مملكت تن را تو از بالا و پست



در سریر دل تو استبرق بپوش

هم ز حوض دل می احمر بنوش




[1] بحارالانوار، ج 84، ص 246؛ فقه الرضا، ص 43.

[2] اسرار الصلاة، ملكي تبريزي، ص 186.

[3] الاخلاق، ص 81.

[4] اسرار الصلاة، ص 62.

[5] ينبوع الاسرار، ص 53.

[6] بحارالانوار، ج 84، ص 246.

[7] ارشاد القلوب، ص 128.

[8] آداب الصلاة، ص 45.

[9] اسرار الصلاة شهيد ثاني، ص 80) بحارالانوار، ج 248، 70).

[10] بحارالانوار، ج 81، ص 264.

[11] بحارالانوار، ج 84، ص 247.